سرویس فرهنگ و هنر مشرق - هولدینگ عظیم «گلرنگ» تامین کننده هفتاد درصد سرمایه پلتفرم «فیلمنت» است تا این سامانه با دستاویز تولید و توزیع آثار نمایشی، بستری تبلیغاتی برای محصولات گلرنگ و زیر مجموعههای اقتصادی آن باشد.
از این منظر ماموریت پلتفرم گلرنگ با سایر پلتفرمها بسیار متفاوت است. مخاطبپسند بودن آثار گلرنک به صورت طبیعی باید یکی از ویژگیهای این پلتفرم باشد و فراگیری تولیدات ایرانی و میزان بازدید باید به اندازهای باشد تا اهداف سرمایهگذار را تامین میکند.
تولیدات اخیر فیلمنت نشان میدهد، سرمایه گلرنگ به سرعت در حال هدر رفتن است. سریالهای داریوش، در انتهای شب، دفتر یادداشت ، مرداب، قهوه ترک، سیاه چاله، خونسرد، سیاه چاله، آفتاب پرست، راز بقا، شهرک کلیه و دمنه آثاری بودند که با اقبال عمومی مواجه نشدند و عملا یک سرمایهگذاری تبلیغاتی را هدر دادهاند.
صفت «شکست خورده» عنوانی قابل اثباتی بر اساس نظرات کاربران این پلتفرم در فضای مجازی است.
گردنزنی که اخیرا در این پلتفرم منتشر شده است و با شمار فراوانی از انتقادات رسانهای مواجه شده، یکی دیگر از پروژههای شکست فیلمنت است که عملا سرمایه گذاری تیپسی یکی از شرکتهای زیرمجموعه گلرنگ را در حوزه تبلیغی هدر داده است.
شمار فراوانی از مخاطبان نسبت به میزان خشونت سریال واکنش نشان دادهاند. بررسیهای در فضای مجازی نشان میدهد این سریال با واکنش مخالف طیفهای گفتمانی متنوعی مواجه شده است.
خشونت غلیظ سریال، داستان سبکسرانه ، کارگردانی خام دستانه و اجرای ضعیف بازیگران و عبور از خطوط قرمز آثار نمایشی از زمینههای اعتراضی کاربران فضای مجازی است. این میزان از خشونت در قسمت اول به اضافه سناریو علمی تخیلی زامیاد سعدوندیان و کارگردانی بشدت نازل سامان سالور با واکنشهای فراوانی در شبکه اجتماعی ایکس(توییتر سابق) مواجه شد.
واکنشهای چند ساله مخاطب شبکه نمایش خانگی نشان میدهند خشونت گریزی بخشی از دیدگاه ژنتیکی تماشاگران ایرانی است و به همین دلیل آثاری با خشونت زیاد در ایران مورد توجه قرار نمیگیرد.
از میان ۱۰۰ درصد نظرات جمعآوری شده در شبکه اجتماعی ایکس، ۲۷ درصد کابران معترض به زمینه پررنگ خشونت در این سریال بودهاند. ۴۸ درصد از دیدن سریال پشیمان شدهاند و غلظت این پشیمانی آنقدر زیاد است که در موارد بسیاری با الفاظ رکیک از محتوای سریال انتقاد کردهاند و ۲۴ درصد انتقادات جدی خود درباره فرم و محتوای سریال مطرح کردهاند.
۱- معترضان به خشونت :رگ تو با چی میزنن با پولِ گلرنگ؟!
یکی از مخاطبان این سریال درشبکه اجتماعی ایکس در اعتراض به وجوه خشن این سریال مینویسد:"واقعا آنقدر خشونت برای یه سریال لازمه!تپش قلب گرفتم خب!"
*پشیمان: گلرنگ مخاطبان شبکه نمایش خانگی را چگونه پشیمان میکند؟
درصد دیگری از واکنش کاربران مربوط به پشیمانی از تماشای نخستین قسمتهای سریال گردنزنی است.
۳- انتقادات مضمونی: آیا گردنزنی ادامه سریال دل است؟
ادبیات انتقادی در واکنش به آخرین محصول تپسی و گلرنگ در نوع خود بسیار جالب است. برای بسیاری از مخاطبان این سریال از حیث محتوا یادآور سریال دل منوچهر هادی است و از منظر کارگردانی نام ایرج ملکی را در ذهن آنان متبادر میکند.
یکی از مخاطبان در شبکه ایکس مینویسد: وقتی قصه ای ندارین که کشش سریال داشته باشه مجبور نیستین آب ببندین توش !یه پلان ۴۰ ثانیه ای نشون میده یه کلیپ ۵ دقیقه ای پشت بندش! آقا قصه به من نشون بده !!! بعد میگن چرا سریال ایرانی نمی بینی، سریال خارجی تو هر اپیزود شصت تا اتفاق میفته بعد اینا.
کاربر دیگری که در مورد تمامی سریالهای شبکه نمایش خانگی در مورد مضمون سریال مینویسد: عروس و دامادی شب عروسیشون بقتل میرسن ظاهرا موضوع ناموسیه. این روایت قسمت اول سریال #گردن_زنی بود. سریال خیلی معمولی شروع شد. با همون موضوعات تکراری ناموسی. برعکس اسم سریال ولی محتواش ادایی و کلیشه بود. فعلا که نتونست نظرمو جلب کنه. تابعد ببینیم چطور میشه.....!
بخش دیگری از کاربران منتقد جدی شخصیتهای دست نیافتنی و غیرمنطقی سریال بودهاند.
کاراکتر بهنام تشکر و مهران غفوریان در این سریال به شدت مورد اعتراض کاربران این پلتفرم قرار گرفته است.
در ادامه این نقدها میخوانیم: چرا یه مدتیه سریالای پلتفرم ها اکثرا شخصیتای موش فاضلابی رو با روابطشون نشون میدن؟ مردم با اینا سرگرم میشن؟ مثلا کی از دیدن اون داستان چرک پوست شیر و پدر گواردیولا و داریوش و گردن زنی لذت برده؟
و کاربر دیگری مینویسد: قسمت اول این سریال جدید "گردن زنی" رو دیدم چه اصراریه انقد شلوغ بسازید زرق و برق الکی دیگه سردرد شدم یجاهایی احساس میکنم داستانش حرفایی واسه گفتن داره ولی خب بلحاظ فنی باگ زیاد داشت
۴-خط قرمزها: ساترا بیتفاوت به فیلمنت
آنچه دو اکانت فوق مطرح می کنند سئوال مهم افکار عمومی است. بسیاری تصور میکنند که مجوز تولید این سریالها توسط وزارت ارشاد صادر میشود در صورتیکه نهادی تازهکار با عنوان ساترا مجوز این آثار را صادر میکند و رفتار نظارتیاش در قبال پلتفرم فیلمنت متفاوت و توام با تساهل و تسامح است و گویی ساترا در مقابل پلتفرم کمپانی عظیم اقتصادی گلرنگ زانو زده است.
با این حال علی سرتیپی، محمدرضا صابری، صالح افروغ و امیر حسین علمالهدی تیم شکست خورده ای که درک استراتژیکی از هدر رفتن هفتاد درصد سرمایهگذاری یک کمپانی تولید لوازم بهداشتی و آرایشی ندارند و تولید آثاری چون گردنزنی نه تنها فاقد آورده تبلیغاتی است، بلکه علاقهمندان تولیدات شبکه نمایش خانگی را نسبت به تپسی و گلرنگ نا امید میکند.